یک در چرخان، موزه هنرهای مدرن واکر آرت سنتر را به خیابان 94 متصل می کند. سرمای طاقت فرسای فوریه باعث می شود که چرخش خود را درون در ادامه بدهم و به موزه واکر برگردم. از روی گوشی دمای بیرون را که 23 درجه زیر صفر است می خوانم. برای منطقه میدوست چیز عجیبی نیست. از شارژ باتری ام 5 درصد باقی مانده است. آن بیرون بی خانمانی در همین دما شعر می خواند و لیوان بزرگی را که علامت مکدونالد دارد، بالا و پایین می برد. از سبیل او قندیلی کوچک رو به پایین که شبیه به استالاگمیتهای غار علیصدر است آویزان شده است. اتوبوس خط 2 از ایستگاه به راه می افتد. برنامه اتوبوسها را در گوشی ام چک کرده بودم و او می بایست پنج دقیقه دیگر اینجا می رسید. تا خط دوی بعدی برسد چهل و پنج دقیقه باقی مانده است. زنگ کلیسایی که آن نزدیکی هاست توجهم را به خود جلب می کند.